I don’t want to need you; beacause I cann’t have you
(رابرت) نمی خوام بهت نیاز داشته باشم، چون نمی تونم داشته باشمت
دلگویه های فرانچسکا در سالهای تنهایی:
Love won’t obey our expectations; It’s mystery, pure and absolute
عشق تابع انتظارات ما نیست؛ اون رمزآلود، خالص و مطلقه
There has not been a day since that I have not thought of him
When he said that we were no longer tow people, he was right
از اون روز، روزی نبوده که بهش فکر نکنم
وقتی او گفت ما دو تا دیگه دو نفر نیستیم راست می گفت
We were bound together as tightly as 2 people can be
ما دو تا به سخت ترین حالتی که دو نفر به هم آمیخته میشن، با هم قاطی شده بودیم
If it hadn’t been for him, I could not have lasted in the farm all those years
اگر عشق به او نبود من اون سالها نمی تونستم اون مزرعه رو تحمل کنم
درباره این سایت